مقدماتی

ترس از ارتفاع

ترس از ارتفاع

ترس از ارتفاع به معنی ترس غیرمنطقی و افراطی یا فوبیا از ارتفاع است، به خصوص زمانی که شخص در ارتفاع خیلی زیادی نباشد. این ترس در دسته‌ی فوبیاهای خاص به نام ناراحتی‌های مکانی و حرکتی قرار می‌گیرد که دلایل بروز و راه درمان مشابهی دارند. اکثر مردم هنگامی که در ارتفاع هستند ترسی طبیعی را تجربه می‌کنند که به عنوان ترس از افتادن شناخته شده است. از طرف دیگر، هستند کسانی که ترس کمی از چنین موقعیت‌هایی دارند و عاشق ارتفاع هستند. عاشق ارتفاع بودن برای کسانی که کوه‌پیمایی می‌کنند یا به قله‌ها صعود می‌کنند و همچنین برای یک سری مشاغل خاص مزیت محسوب می‌شود.

کسانی که ترس از ارتفاع دارند در مکان‌های مرتفع دچار حمله‌ی پانیک یا همان وحشت‌زدگی می‌شوند و به قدری آشفته و مضطرب می‌شوند که نمی‌توانند با اطمینان و ایمنی لازم خود را به زمین برسانند. تقریباً 2 تا 5 درصد از جمعیت عمومی ترس از ارتفاع دارند.

پریشانی همراه با سرگیجه

سرگیجه کلمه‌ای معمولی است که برای توصیف ترس از ارتفاع استفاده می‌شود، اما به طور دقیق یعنی احساس چرخش در زمانی که شخص واقعاً نمی‌چرخد. این احساس می‌تواند با نگاه کردن به پایین از یک مکان مرتفع، نگاه مستقیم به مکانی مرتفع یا شیء بلند، یا حتی تماشای چیزی (مانند، ماشین یا پرنده) که با سرعت از کنارمان می‌گذرد، ایجاد شود؛ اما این احساس به تنهایی سرگیجه را توصیف نمی‌کند.

سرگیجه واقعی تقریباً با هر حرکتی از قبیل ایستادن، نشستن، راه رفتن، یا تغییر جهت در مسیر نگاه کردن و یا حتی بالا و پایین رفتن از پله‌ها، از پنجره‌ی قطار یا ماشین در حال حرکت به بیرون نگاه کردن تحریک و تشدید می‌شود. سرگیجه‌ی ناشی از قرار گرفتن در ارتفاع، سرگیجه‌ی ارتفاع نامیده می‌شود.

سرگیجه‌ی ارتفاع در اثر ناهماهنگی بین بینایی، سیستم دهلیزی و حواس حسی پیکری ایجاد می‌شود. سرگیجه زمانی ایجاد می‌شود که سیستم دهلیزی و سیستم حسی پیکری حرکتی را احساس می‌کنند که توسط چشم‌ها تشخیص داده نمی‌شود. تحقیقات بیشتر در این زمینه حاکی از آن است که این عدم هماهنگی هم به بیماری حرکتی منجر می‌شود و هم ایجادکننده‌ی اضطراب است.

دلایل ترس از ارتفاع

از قدیم، ترس از ارتفاع هم مانند سایر فوبیاها به تجربه‌ی آسیب‌زا یا شرطی شدن نسبت داده می‌شود. اما مطالعاتی که اخیراً صورت گرفته این توضیح را زیر سؤال می‌برد. افرادی شناسایی شده است که با وجود داشتن ترس از ارتفاع، هیچ گونه تجربه‌ی آسیب‌زایی نداشتند. با این وجود ممکن است که دلیل این امر ناتوانی در یادآوری تجربیات باشد، زیرا رویدادها در حافظه با گذر زمان محو می‌شوند. به منظور نظارت بر مشکلات برخاسته از خودگزارش‌دهی و حافظه، مطالعه‌ی هم‌گروهی با 1000 شرکت‌کننده انجام گرفته شده است: نتایج حاکی از آن است که میزان آسیب‌های ناشی از سقوط در شرکت‌کنندگانی که ترس از ارتفاع کمی داشتند، بیشتر بوده است.

ترس از ارتفاع از منظر روانشناسی

روانشناسانی همچون ریچی پولتون[1]، سیمون دیویس[2]، راس جی. منزیس[3]، جان دی. لانگلی[4]، و فیل ای. سیلوا[5] افرادی را از گروه هدف مطالعه‌ی چند رشته‌ای سلامت و توسعه داندین[6] انتخاب کردند. گروه هدف آنها افرادی بودند که در اثر افتادن یا سقوط کردن در سنین بین 5 تا 9 سال آسیب دیده بودند. آنها کودکان مورد مطالعه را با کودکانی مقایسه کردند که چنین آسیب مشابهی نداشتند. آنها به این نتیجه رسیدند که ترس از ارتفاع در سن 18 سالگی تنها در 2 درصد از افرادی که زمین خوردن آسیب‌زا داشتند بروز پیدا کرده است.

 ترس از ارتفاع در 7 درصد از افرادی که زمین خوردن آسیب‌زا نداشتند، وجود داشت. مطالعات بیشتر توضیحی پذیرفتنی درمورد ترس از ارتفاع ارائه می‌دهند؛ ترس از ارتفاع در اثر انباشته شدن تجارت غیر آسیب‌زا از افتادن یا سقوط ظاهر می‌شود که این تجارت در ذهن ماندگار نیستند اما می‌توانند بر رفتارهای آینده تأثیر بگذارند.

همچنین ترس از ارتفاع ممکن است در زمانی که نوزادان چهار دست و پا راه رفتن را یاد می‌گیرند، ایجاد شود. اگر نوزاد زمین بخورد، مفاهیمی مانند سطح، وضعیت، تعادل و حرکت را یاد می‌گیرد. ممکن است عوامل شناختی به ایجاد ترس از ارتفاع کمک کند. اغلب افراد تمایل دارند تا ناهماهنگی بین بینایی و سیستم دهلیزی را سرگیجه و حالت تهوع تعبیر کنند که کاملاً اشتباه است. احتمالاً وجود رویداد شرطی آسیب‌زا در این مرحله الزامی نیست.

ترس از ارتفاع به همراه ترس از صداهای بلند یکی از معمول‌ترین ترس‌های ذاتی یا «غیر تداعی‌کننده» است. جدیدترین تئوری غیرتداعی‌کننده این است، ترس از ارتفاع، انطباق تکامل‌یافته با دنیایی است که در آن زمین خوردن یا سقوط کردن خطری جدی و مهم تلقی می‌شود. اگر این ترس ذاتی باشد می‌توانید با قرار گرفتن مکرر در ارتفاعات از آن رهایی یابید. به عبارت دیگر، ترس از ارتفاع را می‌توان به عدم قرار گرفتن در موقعیت‌های مرتفع در سال‌های اولیه [زندگی] نسبت داد.

درجه‌های متفاوتی از ترس وجود دارد و اصطلاح فوبیا برای افرادی استفاده می‌شود که در انتهای طیف قرار دارند. محققان ثابت کرده‌اند که ترس از ارتفاع در بسیاری از پستانداران از جمله حیوانات اهلی و انسان‌ها غریزی است. آزمایش‌های انجام شده با استفاده از صخره‌های بصری نشان داده است که نوزاد انسان و کودکان تازه راه افتاده، و همچنین سایر حیوانات در سنین مختلف تمایلی ندارند تا قدم به یک سطح شیشه‌ای بگذارند که در زیر آن فضایی چند متری از ارتفاع به نمایش گذاشته شده است. اگر چه نوزاد انسان با چهار دست و پا راه رفتن روی صخره‌ی بینایی ترس را تجربه کرده است و با تمرین و قرار گرفتن مکرر در چنین وضعیتی می‌تواند بر آن غلبه کند. هنگامی که در موقعیت‌های مرتفع قرار می‌گیریم به طور ذاتی محتاطانه رفتار می‌کنیم که برای بقا مفید است. ترس شدید می‌تواند مختل‌کننده‌ی فعالیت‌های روزمره، مانند ایستادن روی نردبان یا صندلی، یا حتی بالا رفتن از پله باشد. اما هنوز مشخص نیست که آیا ترس از ارتفاع با عدم رسیدن به مرحله‌ی رشدی به خصوصی مرتبط است یا خیر.

یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار احتمالی، اختلال در حفظ تعادل است. در این مورد نیز اضطراب دخیل است. سیستم تعادل انسان، علائم تحریک شده و نشانه‌های سیستم دهلیزی را یکپارچه‌سازی می‌کند تا موقعیت و حرکت را شناسایی کند. این نشانه‌های بصری با افزایش ارتفاع کاهش می‌یابد و حفظ تعادل حتی در افراد عادی نیز ضعیف می‌شود. با این وجود، اکثر مردم با تغییر به اتکای بیشتر به انشعابات تحریک شده و سیستم دهلیزی به سیستم تعادل خود پاسخ می‌دهند.

برخی از افراد به سیگنال‌های بصری وابستگی بیشتری دارند. افرادی که برای کنترل حرکات بدن خود به نشانه‌های بصری اتکای بیشتری دارند از نظر جسمی ثبات کمتری دارند. با این حال، فرد مبتلا به نوع ترس به سیگنال‌های بصری بیش از اندازه متکی هستند و دلیل این امر عملکرد ضعیف سیستم دهلیزی یا استراتژی نادرست است. حرکت و تحرک در ارتفاع به پردازش بصری بیش‌تر از حد معمول نیاز دارد. اگر سیگنال‌های بصری بیش از ظرفیت قشر بینایی باشد، منجر به گیجی می‌شود. برخی از طرفداران نظریه‌ی جایگزین ترس از ارتفاع هشدار می‌دهند که ممکن است تشویق افراد مبتلا به ترس از ارتفاع به قرارگیری در موقعیت‌های مرتفع نادرست باشد. زیرا اول باید مشکلات مربوط به سیستم دهلیزی را برطرف کنند. تحقیقاتی در چندین کلینیک در حال انجام است. مطالعات اخیر حاکی از آن است که شرکت‌کنندگان نه تنها به هنگام افزایش ارتفاع افزایش اضطراب را تجربه کرده‌اند، بلکه همین میزان اضطراب را در هنگام حرکت کردن به پهلو در یک میزان ارتفاع ثابت نیز تجربه کرده‌اند.


[1]  Richie Poulton

[2] Simon Davies

[3] Ross G. Menzies

[4] John D. Langley

[5] Phil A. Silva

[6] مطالعه‌ای دقیق درباره سلامت، رشد و رفتار انسان‌ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا